سفارش تبلیغ
صبا ویژن

♥♥


روزهای زیادی منتظر بودم که یک روز، کسی بیاید و درحالیکه محکم تکانم میدهد فریاد بزند و بلند بلند بگوید : بیدار شو! بیدار شو! تمام شد...
و من چون آدمی که باری سنگین را از دوشش برمیدارد چشم هایم را باز کنم و یک نفس عمیق بکشم و زیر ِ لب مدام شکر کنم که تمامش یک خواب ِ سخت بود...یک خواب ِ وحشتناک..یک خواب ِ بی اندازه وحشتناک...
این روزها اما درست برعکس روزهای قبل ، مدام فکر میکنم شاید شبیه ِ یکی از همان رویاهای زودگذر ، این روزها و شیرینی و سختی اش هم یک خواب ِ عمیقا وهم آلود باشد که یک نفر درحالیکه دارم با تمام وجود میخندم ، چند سیلی محکم به صورتم بزند و فریاد بزند که : یالا! بیدار شو! بیدار شو و دوباره ادامه بده...
کسی چه میداند؟ من ، دختری که خواب ِ پرواز میبیند ، یا پروانه ای که خواب ِ انسان شدن میبیند؟
کدام دلیلی میتواند برایم ثابت کند که من ، دارم در یک بیداری محض نفس میکشم که راه رفتن، خندیدن، نگاه کردن، درس خواندن و همه کارهایی که فکر میکنم واقعی است ، واقعی باشد ...
کسی چه میداند؟
شاید شیرینی این رویای کاذبه آنقدری هست که نخواهم به بیداری فکر کنم...به ادامه دادن همان مسیر ِ سخت ِ قبل از خواب...



 



+ شدیدا از معرفی یک کتاب ِ خوب با رویکرد اسلامی درمورد خواب  حمایت میکنم! (البته نه اینکه کتاب ِ تعبیر خواب معرفی کنین بهم:|)


+ تاریخ پنج شنبه 93/10/18ساعت 12:50 عصر نویسنده تسنیم | نظر