خخخخخخخخخخخ

تو اين کامنت جديدنا کي درمورد اين مقوله حرف زد اصن عايا؟!!!!!!!
منظور من تاکيد موکد به "دامن" بود نه اين که الان گفتي فهميدم

ديدي بازم نفهميدي
هه
:))))

ديگه چماق ورداشتي - خدافس

کلن خوبه که با اگزجره مخالفي کلناااااا و قطعا هم که دوري مي جويي کلنااااا :)))))

راستي اون دامني هم که گفتم تو کامنت قبلي "دامنمو" بود نه "دامنشو" .شناسه رو اشتباه تايپيدم
:)))

نه دوستم,بازم نگرفتي چي گفتم که اين کامنتو گذاشتي کلا
هه :))))
ولش کن :))))

و چه دير ميفهميم...

نه دوست عاقلم
مطلبو نگرفتي
هيچم عوض نشده؛ يه باره معجزه نشد فقط "جبر" دامنشو گرفت
خيالت تخخخخخخخخخخخخخخخخت :)))

به عمت تبريک بگو عزيزم :)))
خوبه نوشتم "بماند براي بعد"
صرفا جهت رفع فضولي دوست موج منفيم: نگاهه عاشقانه نبود؛ نفرتانه بود :)))
دلش مي خواست پاشه سرمو بکوبه به ميزش؛ از ذهنم پاک نمي شه
به هرحال من به چيزايي که مي خواستم رسيدم: بدون عذرخواهي از عجق ديکتاتورم؛شب عيد غدير خدا نسخه ها رو جوري پيچيد؛که هم نماز اول وقتمو دارم هم عزت نفسم هم حضور سر کلاس عربي5-دهنشم نمي تونه وا کنه

نهههههههه
اين ترکيب (نگراني مقدس) رو تو همون اولاي کتاب جريانش استفاده کرده بود در مورد يه موضوع ديگه؛ خوشم اومد
داشتم کامنت مي زاشتم و از به کلمه "نگراني" رسيدم ياد اين ترکيبه افتادم ؛نوشتم

خو بعضي وختايم نياز نيست که اون "عاقبت يه روز" بياد که باورت شه,باوره هس,گاهي اوقاتم ؛دم به دقيقه هس, ولي ته تهش حواسه هم يه جاي ديگه... هس
خودتو به اون راه زدن...هس
اما حسرت و نگراني شم هم ...هس

به تعبير باحااااااااااااال استاد زرقاني:نگراني مقدس
:)

خيلي درسته ...