و بعد چشم باز میکردی و میدیدی همه چیز جدید شده است
آدم ها...رنگ ها ...نگاه ها ...
همه چیز رنگ گرفته بود و تو از دیدن سیر نمیشدی. همه وجودت چشم...همه وجودت نگاه...
پیله ات را به اختیار خودت –با دردی فراوان- به گوشه ای انداخته بودی و حالا پروانه ای شدی که آزادانه پرباز کرده و رها شده...
+
تاریخ پنج شنبه 94/3/21ساعت 12:0 صبح نویسنده تسنیم
|
نظر