من به خوابهای پریشان مثل ِ بیداری های پریشان تر عادت کرده ام
اما اینکه چشم هایم بسته شوند و مدام چیزی را ببینند که حتی در بیداری هم فکرش را نمیکنم سخت است
سخت که نه
جانکااه است...
حالایی که کسی آمده است و ساعت به ساعت دارد خورشید را روشن تر میکند برایم
حالا که کسی هست که کنارش میشود آرام گرفت
حالا ...
حالایی که همه چیز همان است که میخواستم...
من
به خوابهای پریشان عادت دارم
اما نه در دلِ روزهای نقره ای ِ براق ِ این روزها...
+
تاریخ سه شنبه 94/11/6ساعت 10:31 صبح نویسنده تسنیم
|
نظر