سفارش تبلیغ
صبا ویژن

♥♥


کم پیش می آید که بغض خفه ت کند اما اشکی نریزی... یا حداقل وقتی اشک هایت سرازیر شود که داری خدا حافظی میکنی، نه وقتی که "تسلیم" میشوی
خیلی خیلی کمتر هم پیش می آید که بیخ ِ گلویت را خودت با دستهایت فشار دهی شاید که کمی - فقط کمی - دردش را کاهش دهی اما دلت
همین دلی که دارد به اندازه همه این بغض ها میترکد ، در عین ِ حال پر از شوق باشد...
تناقض های زندگی گاهی وقتها شیرین میشود
خداحافظی های قهوه ای سوخته ای که کنارش اشک های سبز ِ رضایت دارد
قطره هایی که از گوشه چشم هایت آرام سر میخورد روی بالش و خنده ی محو که نقش بسته روی لبت...
تناقضهایی که آدم را برای "صبور بودن" زنده نگه میدارد...

 

 

+ نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ روی
حیران ِ آن دلم که کم از سنگ ِ خاره نیست...

+ عنوان ،بیتی از غزل ِ حافظیست که همین حالا گرفتم
همین الان ِ الان ...

+ به
خدا
می سپارمت...


+ تاریخ جمعه 93/8/23ساعت 12:11 صبح نویسنده تسنیم | نظر